در نیمه دوم قرن نوزدهم، پیوندهای تجاری و سیاسی ایران با کشورهای اروپا روند توسعه وابسته را که پیشتر آغاز شده بود تسریع کرد. گذار از اقتصاد معاشی به اقتصادی وابسته تر به محصولات نقدآور، افزایش صدور مواد خام به جای مصنوعات و افزایش میزان بیکاری در میان دهقانان و پیشهوران با زیانهای مالی هنگفت جز همراه بود. برای بسیاری از روشنفکران مسئله محوری عبارت شد از اینکه چگونه میتوان کشور را به شیوههای اروپایی نوسازی کرد و در عین حال از تاثیر ویرانگر تجارت و سیاست اروپا در صنعت و تجارت ایران جلوگیری کرد. ریشههای انقلاب مشروطه را میتوان در این دگرگونیها ساختاری و ایدئولوژیکی آستانه قرن بیستم جست. از این رو بررسی خود را با تغییزات اقتصادی ایران در اواخر قرن نوزدهم و واکنشهای ایدئولوژیکی مختلفی که در مواجه با این بحران اقتصادی و سیاسی پدید آمد، آغاز میکنیم. برای مطالعه بیشتر لطفا به فایل کتاب مراجعه کنید.